روزى دو گونه است : روزیى که آن را جویى ، و روزیى که تو را جوید و اگر پى آن نروى راه به سوى تو پوید . پس اندوه سال خود را بر اندوه روز خویش منه که روزى هر روز تو را بس است . پس اگر آن سال در شمار عمر تو آید ، خداى بزرگ در فرداى هر روز آنچه قسمت تو فرموده عطا فرماید و اگر آن سال در شمار عمر تو نیست ، پس غم تو بر آنچه از آن تو نیست چیست ؟ و در آنچه روزى توست هیچ خواهنده بر تو پیشى نگیرد ، و هیچ غالبى بر تو چیره نشود ، و آنچه برایت مقدر شده تأخیر نپذیرد . [ این گفتار پیش از این در آنجا که سخن از این باب بود گذشت لیکن در اینجا روشنتر و گستردهتر است ، بدین رو بر قاعدهاى که در آغاز کتاب نهادیم آن را از نو آوردیم . ] [نهج البلاغه]
[ خانه :: مدیریت وبلاگ :: پست الکترونیک :: شناسنامه ]
12873: کل بازدیدها -
4: بازدیدهای امروز -
0: بازدیدهای دیروز -
RSS -
! تمنای عاشق
شنبه 84/12/27 ::  ساعت 10:51 عصر
تمنای عاشق
آنرا که جفا جوست ، نمی باید خواست
سنگین دل و بدخوست نمی باید خواست
ما را ، زتو ، غیر از تو تمنایی نیست
از دوست بجز دوست ، نمی باید خواست
¤نویسنده: علی محمد پاکدل
? نوشته های دیگران( )
! لیست کل یادداشت های این وبلاگ
vدرباره من
vلوگوی وبلاگ
vفهرست موضوعی یادداشت ها
یوکابد .
vمطالب قبلی
تابستان 1385بهار 1385زمستان 1384
vوضعیت من در یاهو
یــــاهـو
vاشتراک در خبرنامه